سینا جونمسینا جونم، تا این لحظه: 16 سال و 8 ماه و 26 روز سن داره

کیمیا و سینا

بوی خدا

چند شبی میشه که سینای گلم شما رو با هزار کلک روی تخت خودت میخوابونیم   با این ترفند که هر شب فرشته مهربون   برات یه هدیه میاره و تو هم به عشق همون هدیه میری و توی اتاق خودت میخوابی.دیروز صبح قبل از اینکه از خواب بیدار بشی اومدم و زیر بالشتت یه هزارتومنی نو گذاشتم وقتی بیدار شدی اومدی پیشمو گفتی مامان ببین فرشته مهربون برام پول گذاشته تازه پولشم بوی خدا رو میده. الهی مامان فدای اون دل پاکت بشه خود شما فرشته ها هم بوی خدا رو میدین و هزاران هزار بار خدای مهربونمو بخاطر داشتن شما شکر میگم.عزیزای دل مامان ...
29 فروردين 1391

سه روز تعطیلات با گلهای نازم

سلام و صد سلام به شکوفه های قشنگ زندگیم.اول براتون یه سری عکسای موقع تحویل سالو بذارم بعد بریم سر اصل مطلب.   خوب مامانی سه روز آخر هفته رو مرخصی گرفت تا بتونیم با هم حسابی خوش بگذرونیم البته اگه همکارای مهربونم قبول نمیکردن که جای من بایستند امکان نداشت بخاطر همین از اینجا روی ماهشونو می بوسم و ازشون تشکر میکنم مخصوصا فاطمه جون که امروز فهمیدم تنها هم شده ممنونم عزیزم. دیروز صبح بعد از خوردن صبحانه رفتیم بیرون و طبق معمول قطار شادی البته با پارسای نازم .دیروز که حسابی کیف کردین اینم عکساش آخرشم با آقا خرگوشه یه عکس انداختین. امروز صبحم منو شما دو تا فرشته با مامان جون و پارسا شکلاتی رفتیم پارک توحید و ...
9 فروردين 1391

شيشه عطر بهار لب ديوار شكست....

شیشه عطر بهار لب دیوار شکست و هوا پر شد از بوی خدا،همه جا آیت اوست.دیدنش آسان است، سخت آن است كه نبینی اورا . نوروزتان خجسته اميدهاي زندگيم امسال تحويل سال ساعت 8 و 44 دقيقه و 27 ثانيه صبح سه شنبه بود.موقع تحويل سال ما خونه بوديم و بعد از گرفتن عيديايي كه براتون خريده بوديم به قول سينا به دين و بازي(ديد و بازديد ) رفتيم.اول خونه باباجون و بعد از اونم خونه ماماني و هر جا رفتيم شما دو تا فرشته عيدي جمع مي كردين.سينايي كه زود تحويل من ميدادي اما كيميا جونم كيفت همراهت بود و هست و زود جمعشون ميكني و وقتي ميايم خونه شروع به شمارششون ميكني.قربونت برم عزيزكم كه اينقدر حسابگر شدي.توي اين چند روز به شما دو تا جوجه نازنازي خيلي خوش گذشت آخ...
5 فروردين 1391

دلم گرفته، ای خدا

دلم گرفته، ای خدا این روزا هیچکی غیر تو ، درد من ونمی دونه . دلم گرفته، ای خدا حتی صدامم این روزا به ساز من نمی خونه. دلم گرفته ازهمه از این روزای سوت و کور . از این ترانه مردگی، از این شبهای بی عبور. تمام لحظه های دلم زیر هجوم حادثه منتظر یه راهیه تا دوباره به توبرسه . دلم گرفته، ای خدا گریه امونم نمی ده ،چرا دیگه حتی دلم تو رونشونم نمی ده . گناه بی باوری مو ، خودم به گردن می گیرم. اگر نگیری دستامو ، تو دستای غم می میرم . دلم گرفته ، ای خدا واسه رسیدن به تو ،یه فرصت تازه می خوام ...
5 فروردين 1391
1